محل تبلیغات شما

آموزش زبان انگلیسی



ی دیگر ترجمه کنید (به یاد داشته باشید که برای جلوگیری از نقض حق نسخه برداری حتما درج کنید که کسی بدون ذکر منبع، اجازه استفاده از مطالب ایجاد شده توسط شما را ندارد). این یک ایده خوب مخصوصا برای متجرمین تازه کاری است که مایل به کسب تجربه در ترجمه تخصصی هستند. به یاد داشته باشید که هرچه بیشتر شما در یک رشته و گرایش ها و زمینه های تخصصی آن مسلط شوید، نوشتن و ترجمه متون تخصصی برای شما ساده تر و سریعتر خواهد بود.</div><div><br /></div><div>تکنیک پنجم در ترجمه تخصصی: توجه به اعداد و نمادها</div><div>در متون تخصصی بسیاری از اعداد، فرمولها، نمودارها و نمادها وجود دارد که نباید فرآیند ترجمه آن را نادیده گرفت. مفهوم انتقالی در یک صفحه کامل یا حتی فصل را می تواند تغییر کند، اگر مترجم به اشتباه اعداد یا نمادی را اضافه کند. برای جلوگیری از این مسئله، مترجم باید به خوبی موضوع را درک کند. مترجم تخصصی باید توجه زیادی به تمام چیزهای کوچک داشته باشد.</div><div><br /></div><div>تکنیک ششم: همیشه ترجمه خود را ویرایش کنید</div><div>یک تکنیک موثر و خوب در ترجمه تخصصی، این است که پس از تکمیل ترجمه ، از یک مترجم دیگر برای اصلاح کار خود کمک بخواهید. بهتر است از مترجمان دیگری که تجربه ترجمه متون تخصصی در این زمینه دارند استفاده نمایید. به این ترتیب، تمام اشتباهات احتمالی که متوجه نشده اید، اصلاح می شود.</div><div><br /></div><div>تکنیک هفتم: تطبیق سبک خود را به نوع سند</div><div>در متون علمی و تخصصی، انواع مختلفی از متون که نیاز به فرمت های مختلفی دارند، وجود دارند. اگر شما ترجمه کار آکادمیک هستید، باید در سبکی علمی با عبارات پیچیده و کلمات کمتر رایج ترجمه کنید. از سوی دیگر، اگر میخواهید متنی در مورد کاتالوگ ها یا دستورالعمل های دارویی صحبت می کنیم، بایستی از سبکی متفاوت با سبک آکادمیک استفاده کنیم. این متون توسط افراد عادی یا مبتدیان در زمینه های تخصصی خوانده می شود. به همین دلیل نحوه نوشتار باید بیشتر در دسترس و قابل درک باشد. سبک یک مت
تکنیک سوم: تغییر ساختار دستوری متن
اگر قواعد دستوری در دو زبان مبدا و مقصد متفاوت است، نیاز است تا متن متناسب با ساختار زبان مقصد تغییر یابد. به عنوان مثال، زبانهایی مانند روسی و آلمانی جملات می تواند زنجیره ای طولانی از کلمات باشند. در این زبانها جملات طولانی بسیار متداول بوده و در ترجمه نیازی به کوتاه سازی جملات وجود ندارد. از سوی دیگر، جملات خیلی طولانی در زبان انگلیسی اصلا متداول نبوده و بایستی اصلاح شوند. در این مورد، مترجم برخی از تغییر های ساختاری و معنایی را در ترجمه متن باید انجام دهد تا به متن سلیس دست یابد. مهمترین چالش در این زمینه ثابت نگه داشتن احساسات و مفاهیم متن است زیرا با تغییر جمله بندی برخی از این موارد تغییر می یابد. توجه داشته باشید در زبان فارسی جملات معمولا کوتاه بوده و جملاتی که در چند خط بیان می شوند بسیار نادر هستند. یکی از تکنیک های مهم در ترجمه متون انگلیسی استفاده از جملات کوتاه است. با تمرین سعی کنید این مهارت را در خود به عنوان یک مترجم تخصصی افزایش دهید.

تکنیک چهارم: خواندن متون علمی در زمینه تخصصی
به منظور ایجاد یک ترجمه تخصصی بی عیب و نقص، مترجم باید تا حد امکان بر زمینه تخصصی متن آگاه باشد. خواندن آخرین کتابها و مجلات علمی به شما کمک می کند مهارت های ترجمه خود را بهبود ببخشید. دوفایده مهم در مطالعه متون تخصصی این است که اولا شما با اصطلاحات و سبک این متون تخصصی آشنا خواهید شد. در مرحله دوم، شما با آخرین تحقیقات و اکتشافات علمی آپدیت خواهید شد، که به شما کمک می کند به راحتی مفاهیمی که می خواهید ترجمه کنید را درک نمایید. شما می توانید یک وبلاگ در زمینه ای که به ترجمه تخصصی می پردازید ایجاد نمایید و در آن قسمت هایی جهت تحقیقات علمی و اخبار ایجاد کنید. شما می توانید مقالات آموزشی بنویسید و سپس آنها را به زبانها

اقض در متن باشد. پیدا کردن جایگزین مناسب برای کلمات علمی همواره کار آسانی نیست و پیش نیاز آن تسلط مترجم بر زمینه تخصصی متن است.</div><div><br /></div><div>مسئله عنوان شده بدون شک مهم ترین تکنیک ترجمه مقاله است. زمانی که قصد ترجمه مقاله دارید حتما بایستی به ساده نویسی توجه داشته باشید. ساده نویسی به معنای بیان اصل مسئله در قالب کلمات دقیق و روشن است و باید در استفاده از کلماتی که موجب ابهام خواننده میشود، خودداری نمایید.</div><div><br /></div><div>تکنیک دوم : نیم نگاهی به اشتباهات داشته باشید:</div><div>آنچه در میان مترجمان تخصصی معمول است، توانایی آنها در اصلاح اشتباهات کوچک در متن اصلی است که این مسئله نیازمند این است که متن را با دقت مطالعه نمایند. اشتباهات رایج در کارهای علمی عبارتند از: عدم انطباق بین اعداد ذکر شده در جداول،اشاره اشتباه به نمودارها، و اشکالات تایپی در نماد ها. در این مورد به مترجم توصیه می شود که چنین اشتباهاتی را با ذکر در براکت ها یا پاورقی ها اصلاح کنید.</div><div><br /></div><div>توجه کنید مترجم امانت دار متن است و نمی تواند بدون ذکر متنی را به دلخواه تغییر دهد. هر گونه تغییر در متن اصلی باید به صورت کاملا واضح در ترجمه عنوان گردد. برای مطالعه بیشتر از مقاله ” مشکلات بزرگ ناشی از اشتباهات کوچک ترجمه ” دیدن فرمایید.</div><div><br /></div> پیدا کردن واژه های درست می تواند گاهی اوقات چالشدر این مطلب از وبلاگ ترجمه تخصصی ایرانیان می خواهیم در مورد نحوه ترجمه متون علمی و اهمیت توجه به تکنیک های ترجمه مطالبی را بیان کنیم. به طور کلی ترجمه تخصصی متون علمی با متون روزمره متفاوت بوده و نیاز به تکنیک های خاصی دارد. از آن جا که ترجمه متون مختلف علمی نیازمند تسلط به اصطلاحات و واژگان تخصصی در رشته خاصی است، لذا اولین گام در ترجمه تخصصی، دانش در زمینه تخصصی متن خواهد بود. ترجمه متون تخصصی مانند مقالات مستم تسلط بر هر دو زبان مبدا و مقصد، هدف نوشتار و همچنین یک فرد آگاه است که مفاهیم علمی موجود در متن را درک کند. مترجمین تخصصی معمولا افراد تحصیلکرده در رشته تخصصی مورد نظر هستند (این رشته‌ها محدودیتی نداشته و شامل کلیه رشته‌ها مانند: پزشکی، زیست شناسی یا مجموعه علوم انسانی یا مهندسی هستند). گاهی اوقات آنها پژوهشگرانی در زمینه مورد نظر هستند که درجه بالایی از دانش زبانی را دارا بوده و در زبان های مبدا و مقصد دارای آثار تالیفی و پژوهشی زیادی هستند. در این مقاله، ما برخی از بهترین تکنیک های ترجمه تخصصی را برای شما تشریح خواهیم کرد.

تکنیک اول : در راستای هدف متن ، ترجمه کنید:
واضح بودن و رسیدن به مفاهیم متن، هدف اصلی ترجمه تخصصی است که باید معنای مفاهیم دقیق متن اصلی را بیان کند. عبارات ابهامی و ساختارهای پیچیده ویژگی های متون ادبی است و نباید در ترجمه متون تخصصی مورد استفاده قرار گیرد. این سخت ترین کار در ترجمه تخصصی است. پیدا کردن واژه های درست می تواند گاهی اوقات چالشی بزرگ برای مترجمین تازه کار باشد که در صورت عدم استفاده درست، موجب ابهام و گاهی تن

 می دهید</div><div><br /></div><div>نکات ترجمه متنی (کتبی)</div><div>ترجمه نوشته شده کاملا متفاوت از هر نوع ترجمه دیگر است. به عنوان یک اصل، شما می توانید وقت خود را تنظیم کنید، فکر کنید و بهترین ترجمه را انتخاب کنید، از یک فرهنگ لغت و منبع مناسب استفاده کنید، با متخصصین مرتبط با موضوع م کنید، و ترجمه را به زبان بسیار دقیق و صریح ارائه دهید.</div><div><br /></div><div>نکات اساسی ترجمه متنی عبارتند از:</div><div>• ترجمه معنی لغات نیست!</div><div>• از قبول پروژه ای که می دانید در توانایی شما نیست اجتناب کنید</div><div>• مهارت و تجربه ترجمه با زمان همراه است – آن را به یاد داشته باشید!</div><div>• سبک اصلی نویسنده متن را تقلید کنید</div><div>• از عبارات و واژه هایی مرتبط با آن زبان استفاده کنید</div><div><br /></div> می دهید</div><div><br /></div><div>نکات ترجمه متنی (کتبی)</div><div>ترجمه نوشته شده کاملا متفاوت از هر نوع ترجمه دیگر است. به عنوان یک اصل، شما می توانید وقت خود را تنظیم کنید، فکر کنید و بهترین ترجمه را انتخاب کنید، از یک فرهنگ لغت و منبع مناسب استفاده کنید، با متخصصین مرتبط با موضوع م کنید، و ترجمه را به زبان بسیار دقیق و صریح ارائه دهید.</divبسیاری از افراد معتقدند ترجمه یک فرآیند آسان است و تصور می کنند تمام کاری که باید انجام دهید این است که کلمات را از متن منبع به کلمات معادل یک متن هدف تغییر دهید. اما در واقع این تصور درست نیست، زیرا اگر ترجمه را به معنای واقعی کلمه انجام دهید، مفهوم مورد نظر را از یک عبارت نمی رساند.
ترجمه یک فرایند بسیار پیچیده است که باید بسیاری از عوامل مانند سبک متن اصلی، صلاحیت مترجم، جدول زمانی اختصاص یافته به پروژه و بسیاری دیگر از موارد در نظر گرفته شود. روش های متعدد به صورت آفلاین و آنلاین برای ترجمه وجود دارد، اما هر مترجم یا توجه به تخصص و زمان مورد نظر روش های قابل اعتماد خود را انتخاب می نماید. در این مقاله، ما نکات ضروری و مفید یک ترجمه شفاهی و یا کتبی را به صورت خلاصه بیان کرده ایم .

نکات ترجمه شفاهی
ترجمه هم زمان به عنوان سخت ترین نوع ترجمه شناخته می شود. برای رسیدن به نتایج عالی در این زمینه، انتظار می رود مترجم از ویژگی های شخصی مانند واکنش سریع، ترجمه صریح و ذهن روشن برخوردار باشد. درک و توانایی تجزیه و تحلیل اطلاعات ترجمه شده، توانایی ارتباط عناصر کلیدی در متن و داشتن سطح بالایی از دایره لغات واژگان عوامل موثر در موفقیت یک ترجمه مناسب است.

نکات اساسی ترجمه شفاهی عبارتند از:
• آشنایی با موضوع سخنرانی
• یادداشت نکات اصلی سخنرانی
• تقسیر واژه های خاص و کلمات کلیدی قبل از ترجمه
• ایجاد روابط دوستانه بین شما و سخنران
• تلفظ کلمات به روشنی و واضح
• تهیه خلاصه ای کوتاه از سخنرانی
• لذت بردن از آنچه شما انجام

ترجمه متون پزشکی (Medical translation) شامل ترجمه اسناد فنی، حقوقی، بالینی یا بازاریابی؛ ترجمه نرم افزار پزشکی یا برنامه درسی و طرح درس پزشکی؛ ترجمه بروشور و راهنمای داروها، دفترچه و بروشور تجهیزات پزشکی یا پیراپزشکی است. خدمات ترجمه پزشکی بطور مستمر توسط بیمارستان ها و مراکز علمی استفاده می شود تا تشخیص و درمان بیماران و بخصوص بیماران دارای مشکلات خاص به طور صحیح و دقیق انجام شود.

نکات زیر برای افرادی که در حوزه ترجمه پزشکی فعال هستند می تواند مفید باشد:

مجوز بگیرید. داشتن مجوز برای ترجمه متون پزشکی همیشه لازم نیست، اما داشتن مجوز برای شما حاشیه رقابتی ایجاد می کند و می توانید نقش فعال تری در این صنعت داشته و ورودی خود را افزایش دهید.
اهداف روزانه خود را تدوین کنید و زمانی را برای استراحت در نظر بگیرید. تدوین اهداف کوتاه مدت در طول روز موجب می شود که سریعتر کار را پیش برده و زمان خود را بهتر مدیریت کنید، در عین حال خسته نشوید. ترجمه فعالیتی ذهنی و خسته کننده است، تدوین اهداف کوتاه مدت به شما کمک می کند از کار زده نشوید. چند دقیقه استراحت در ساعت لازم است و تفاوت زیادی در بازده کار دارد و موجب تمرکز مجدد می شود.
پرت شدن حواس: ترمینولوژی پزشکی یکی از پیچیده ترین و پر از نقیض ترین زبان ها است، در حالی که خطاهای پزشکی می تواند نتایج مرگباری به همراه داشته و زندگی دیگران را تهدید کند. بنابراین زمان ترجمه متون پزشکی، بخصوص ترجمه متون پزشکی حرفه ای، بایستی احتیاط کرد و با تمرکز کامل ترجمه را انجام داد. هر گونه حواس پرتی در حین ترجمه متون پزشکی می تواند نتایج وخیمی به همراه داشته باشد.
کمال: نکته خیلی مهمی است، بایستی در ترجمه متون تخصصی پزشکی دقت کرده و از هر گونه اشتباه اجتناب کرد. ترجمه یک گزارش بیماری یا نتیجه آزمایش به جان بیماران بسته است و کمال در ترجمه پزشکی یعنی حفظ جان کسانی که مدارک و اسناد پزشکی آنها را ترجمه می کنیم. از قدیم گفته اند که وقت یعنی طلا»، اما در ترجمه پزشکی دقت یعنی طلا».
تحقیق و تفحص: حتی اگر به زبان تخصصی پزشکی مسلط هستید، فرهنگ لغت خوبی در اختیار دارید، هنوز لازم است که بعضی از واژه ها و اصطلاحات را مورد بررسی و تحقیق قرار دهید و بهترین جایگزین را برای آنها انتخاب کنید. بایستی در اوقات فراغت به ژورنال ها و مطالب جدید پزشکی رجوع کرد و واژه نامه مغزی خود را مرتب به روز رسانی کرد. مترجمی می تواند ترجمه قوی از اسناد و مدارک پزشکی ارائه کند که دارای آگاهی و دانش به روزی از رشته پزشکی و تجهیزات پزشکی باشد.
تمامی اسناد پزشکی عمدتا به انگلیسی ساده باید باشد و توصیه شده است که سطح سختی مطلب در حد استاندارد زبان انگلیسی پایه ۴ تا ۸ مدرسه باشد. هر گونه اصطلاح علمی یا حقوقی بایستی با عبارات ساده شرح داده شود. کلمات پیچیده زبان اصلی بایستی به صورت پاورقی ارائه شوند. حتی سایز فونت و زیر نویس ها و پاورقی ها بایستی دقیقا ترجمه شده و به زبان ساده نوشته شوند. تنها استثنای این مسئله ترجمه متون تخصصی پزشکی برای دانشجویان پزشکی و پیراپزشکی است. ترجمه پزشکی که برای عوام انجام می شود بایستی مطابق سطح آگاهی آنها باشد.

مترجم پزشکی بایستی درک عمیقی از موضوع داشته و تحقیق کافی برای انجام ترجمه ای صحیح انجام دهد. یکی از مشکلات ترجمه پزشکی استفاده از کلمات مخفف و مترادف است. بعضی از این مخفف ها یا مترادف ها دارای معانی متفاوت متغیری هستند. با توجه به زمینه محتوا، مترجم بایستی معنی صحیح را انتخاب کند. این حقایق موجب می شود که برای ترجمه متون پزشکی از یک مترجم پزشکی حرفه ای استفاده شود.


این مطلب نخستین بار در سایت musavis.com منتشر شده و با کسب اجازه از نویسنده در این وبلاگ بازنشر گردید.

بسیاری از افراد بر این باورند که ترجمه کار ساده‌ای است، و برای ترجمه کردن، تنها کاری که باید انجام دهید جایگزینی متن مبداء با کلمات معادل در زبان مقصد است. ای کاش اینطور بود، اما چنین فرضی کاملاً اشتباه است، چراکه برخی عبارات، در صورت ترجمه تحت‌اللفظی یا همان ترجمه لغت به لغت، اساساً بی‌معنی خواهند بود. ترجمه فرآیندی بسیار پیچیده است که در آن، مترجم باید عوامل متعددی را در نظر بگیرد، از جمله ژانر یا نوع متن و سبک و سیاق متن مبداء (آنچه باید ترجمه شود)، مهارت در ترجمه متن مورد نظر، مدت زمان اختصاص یافته به پروژه ترجمه، و غیره. با جستجوی ساده‌ای در اینترنت، به نتایج متعددی دست پیدا خواهید کرد که هرکدام از دیدگاه متفاوتی به ترجمه نگاه کرده و یافته‌ها و تجربه‌های ارزشمند خود را در اختیارتان قرار می‌دهند.

در این نوشتار کوتاه، چکیده نکات برتر در زمینه ترجمه شفاهی و کتبی تقدیم حضورتان می‌گردد.

نکات ترجمه شفاهی
مهم‌ترین و کلیدی‌ترین رهنمودها درباره ترجمه شفاهی:

پیش از ترجمه شفاهی، با موضوع سخنرانی به طور کامل آشنا شوید.
نکات کلیدی مربوط به سخنرانی را یادداشت کنید. طی فرآیند ترجمه شفاهی، قطعاً به کار خواهد آمد.
پیش از انجام ترجمه شفاهی، معنی و مفهوم واژگان و اصطلاحات خاص سخنرانی را به زبان مقصد برگردانید.
برای ترجمه‌های پیاپی (Consecutive Translation)، ایجاد ارتباط دوستانه با سخنران یا فردی که قرار است برای ایشان ترجمه کنید بسیار حائز اهمیت است.
به خاطر داشته باشید: کلمات را نجوید! یکی از مشخصه‌های بارز یک مترجم شفاهی زبده، ادای صحیح و شمرده کلمات است.
در پایان سخنرانی، چکیده‌ای از فرازهای سخنرانی را در دست داشته باشید. این کار برای اختتام موفق سخنرانی معجزه می‌کند.
آماده پاسخگویی سریع باشید و توان کار در شرایط دشوار و استرس‌زا را در خود تقویت کنید.
سعی کنید از کاری که انجام می‌دهید لذا ببرید! شما فرصت دوباره‌ای برای این کار نخواهید داشت.
پیام صریح و شفاف سخنران را با بهترین واژگان ممکن به مخاطبین خود منتقل کنید.
مطالب بیشتر  نگاهی به تجربه های عملی یک مترجم شفاهی
نکات ترجمه کتبی
ترجمه کتبی یا ترجمه نوشتاری، چیزی کاملاً متمایز از سایر انواع ترجمه است. اگر بخواهم ترجمه شفاهی را با ترجمه کتبی مقایسه کنم، مقایسه‌ای بین تئاتر (ترجمه شفاهی) و بازیگری فیلم (ترجمه کتبی) در ذهنم تداعی می‌شود. در ترجمه کتبی یک قانون وجود دارد، نیاز نیست سریعاً عکس‌العمل نشان دهید!”؛ در عوض می‌توانید از زمان خود استفاده نموده و فکر کنید، واژگان معادل بهتر را انتخاب کنید، از دوس همیشگی‌تان دیکشنری” کمک بگیرید، یا حتی با یک متخصص امر م کنید. همانند سایر انواع ترجمه، ترجمه نوشتاری نیز باید معنا، مفهوم، و آهنگ زبان مبداء را حفظ کند. من به رعایت این سه مورد + اطمینان از عدم جاافتادگی، می گویم امانتداری”.

طی چندین سال فعالیت ترجمه حرفه‌ای، نکاتی که در زمینه ترجمه نوشتاری علاقمندم به شما منتقل کنم عبارتند از:

معنا را ترجمه کنید، نه کلمات را!
به درک و شعور خودتان اعتماد کنید – به هنگام ترجمه متون دشوار، بسیار به شما کمک خواهد کرد.
درصورتیکه ترجمه حساس و تخصصی است، حتماً از کمک و راهنمایی فرد بومی (native)  در آن زبان کمک بگیرید. اگر لازم به پرداخت هزینه است، این هزینه را پرداخت کنید، چراکه هزینه برای یادگیری و استفاده از تجربه دیگران، سرمایه‌گذاری برای آینده است.
هیچگاه پروژه‌ای را که در حیطه تخصص شما قرار نمی‌گیرد نپذیرید. آبرو و ایجاد یک تصویر حرفه‌ای از خودتان را به درآمد ترجیح دهید.
به یاد داشته باشید: مهارت‌ و تبحر در ترجمه طی زمان حاصل می‌شوند.
به هنگام ترجمه متون حرفه‌ای یا تخصصی، ریزه‌کاری‌ها ترجمه در محصول نهایی ارائه شده به مخاطب به وضوح نمایان می‌شوند. به آنها توجه ویژه داشته باشید.
شک نکنید که ترجمه خوب، ارزش زمان اختصاص داده شده به آنرا دارد.
نحوه سازماندهی مستندات در یک کشور، ممکن است در کشور دیگر قابل درک نباشد. همیشه تلاش کنید از یک روش متعارف و قابل فهم برای همه افراد با هر سطح از دانش استفاده نموده و با آنها ارتباط برقرار کنید.
در ترجمه نوشتاری، همواره از سبک و سیاق نوشتاری نویسنده اصلی (نوشتار طنزگونه، جدی و منتقدانه، محاوره‌ای، علمی، و غیره) پیروی کنید.


جهت انجام ترجمه خوب و روان باید نکاتی را مد نظر قرار داد که به اصول ترجمه معروف است. رعایت این اصول، مهارت یک مترجم حرفه ای بشمار می آید.

با پیشرفت روز افزون سیستم های ارتباطی و اطلاعاتی، جهان هستی کوچکتر و بسیار پیچیده تر شده است. با پیشرفت علم و تغییر سطح اطلاعاتی مردم و بهبود روابط فرهنگی، "ترجمه" امری اجتناب ناپذیر می باشد؛ بدین خاطر داشتن مترجمین حرفه ای که اصول ترجمه را رعایت کند، بسیار حیاتی است.

همانطور که قبلا ذکر شد، کل جهان هستی متحمل تغییرات بسیار پیچیده ای در زمینه تکنولوژی و تعلیم و تربیت شده است. این تغییرات مستم داشتن سیستم هایی با تحصیلات عالی هستند، مثل برنامه های آموزش مترجم.

آموزش مترجمین امری بسیار حیاتی است که بایستی در اولویت قرار گیرد. مترجمین نمایندگان انتقال پیام از زبانی به زبانی دیگر هستند و نظرات و ارزشهای فرهنگی و گفتاری مهم را حفظ می کنند.

وظیفه مترجم حرفه ای فراهم سازی شرایطی است که نویسنده زبان مبدا و خواننده زبان مقصد بتوانند با یکدیگر تعامل داشته باشند. مترجم از مفهوم متن مبدا استفاده می کند تا بتواند متن جدیدی را به زبان مقصد ارائه دهد.


اصول ترجمه برای مترجمین حرفه ای

گام اول برای مترجم حرفه ای شدن، خواندن زیاد ترجمه متون مختلف می باشد، زیرا که ترجمه مستم داشتن دانش فعال است، در حالیکه تحلیل و ارزیابی انواع ترجمه ها به دانش غیرفعال نیاز دارد.


مترجم خوب کسی است که اطلاعات جامعی در مورد هر دو زبان مبدا و مقصد داشته باشد. وی بایستی موضوعات مختلف را در هر دو زبان مبدا و مقصد بخواند، از جمله ادبیات نوین، شعر معاصر، رومه ها، مجلات، تبلیغات، آگهی ها، دستورالعمل ها و . . آشنایی با این موضوعات مهم است، زیرا که جوانب فرهنگی زبانها را انتقال می دهد.

 نکته دیگری که مترجم حرفه ای باید بداند، مهارتهای "نوشتاری"، یعنی توانایی نوشتن یکنواخت و صحیح در هر دو زبان مبدا و مقصد می باشد. مترجمین حرفه ای باید با انواع سبک نوشتاری و فنون و اصول ویرایش و نقطه گذاری در هر دو زبان مبدا و مقصد آشنایی داشته باشند. ویرایش و نقطه گذاری، کیفیت و خوانایی ترجمه را بهتر می کند.

یکی از مهمترین نکاتی که مترجم حرفه ای باید مد نظر قرار دهد فهم ارزش متن زبان مقصد در داخل چهارچوب گفتمان زبان مبدا می باشد. برای فهم این موضوع، مترجم باید بر تفاوتها و شیوه های مختلف گفتمان هر دو زبان مبدا و مقصد احاطه داشته باشد. بنابراین، مترجم  حرفه ای باید ساختار نهان متن مبدا را هنگام استفاده از شیوه های مختلف گفتمان بکار ببرد.

مترجم حرفه ای بایستی با فرهنگ، آداب و رسوم و محیط اجتماعی گوینده هر دو زبان مبدا و مقصد آشنایی داشته باشد. علاوه بر این، وی باید با انواع رجیسترها، سبک گفتمان و طبقات اجتماعی هر دو زبان آشنا باشد.

استفاده از دیکشنری خود یک مهارت فنی است. همه مترجمین از نحوه استفاده درست دیکشنری ها مطلع نیستند. کلمات با توجه به متن معانی مختلفی دارند و معمولا استفاده از دیکشنری تک زبانه (انگلیسی به انگلیسی) ارزشمندتر است.

مترجم حرفه ای باید با ساختار نقل قول غیر مستقیم و اشکال مختلف گفتار در زبان مبدا آشنا باشد، مثل مبالغه، طنز، تمسخر . آگاهی از این اشکال سخن خلاقیت آنها را بیشتر کرده و منجر به تقویت مهارت فعالانه آنها می شود.

اغلب مترجمین حرفه ای متون خاصی را برای ترجمه انتخاب می کنند و فقط در آن زمینه به کار خود ادامه می دهند؛ بعنوان مثال، مترجم  حرفه ای فقط آثار ادبی، کتابهای علمی و یا متون رومه نگاری را ترجمه می کند.

قبل از اینکه مترجم کار ترجمه را آغاز کند، باید کل متن انتخابی را بخواند تا بتواند دستورالعمل ها را درک کند. مترجم باید مطمئن شود که تمام فایل ها و متون مورد نیاز به دست متقاضی رسیده است.

مترجم باید با سبک و لحن نوشتاری احساس راحتی کرده و سپس با مدیر پروژه در میان بگذارد. عدم تسط بر موضوع متن مورد ترجمه باعث می شود وی وقت زیادی را صرف یادگیری لغات کند. عدم داشتن مهارت در برخی از زمینه ها هیچ ایرادی ندارد.

مترجمین حرفه ای فقط در چند رشته خاص مهارت دارند که با مرور زمان و با کسب تجربه بهترین ترجمه ها را ارائه می دهند و به ندرت کاری خارج از حیطه خود انتخاب می کنند.

مترجم حرفه ای بایستی با فرمت فایل آشنایی داشته باشد. فایل ها بایستی با فرمت ترجمه سازگاری داشته باشند.

از کتابهای مرجع، رهنمودهای مربوط به سبک، فرهنگ لغت و پایگاه داده ی اصطلاحات استفاده کنید.



10- برخی کلمات معادل فارسی ندارند
برخی کلمات در زبان انگلیسی معادل فارسی ندارند. سعی نکنید آن‌ها را حتماً ترجمه کنید. به عنوان مثال چنانچه متنی مربوط به علم کامپیور را ترجمه می‌کنید، حتما می دانید که واژهٔ windows” نیازی به معادل فارسی ندارد. در واقع بیان معادل فارسی پنجره‌ها” برای این کلمه در این متن، اشتباه است. این نکته را می‌توانید با کسب آشنایی از واژگان هر حوزه های  علمی رعایت کنید.
11- مفهوم متن را درک کنید
وظیفه شما به عنوان یک مترجم، فقط برگرداندن متن به زبان فارسی نیست. انتقال مفاهیم به بهترین شکل را سرلوحهٔ کار ترجمه قرار دهید. قبل از ترجمه سعی کنید خودتان مفهوم اصلی را درک کنید.  سپس آن را ترجمه کنید. در این صورت شما می‌توانید قسمت‌هایی از متن مبدأ را که با کمی ابهام یا پیچیدگی بیان شده، راحت‌تر به زبان فارسی برگردانید. در واقع می‌توانید مفاهیمی را که درک کرده‌اید، به قلم خود بنویسید.
12- به مترجم ماشینی اعتماد نکنید
این روزها مترجم‌های ماشینی بسیاری در فضای اینترنت خدمات ترجمه رایگان انجام می دهند و به یاری مترجم مبتدی آمده‌اند؛ امّا آیا صحت و اعتبار این مترجم‌ها را بررسی کرده‌اید؟ در میان این مترجم ها فعلا ابزار ترجمه گوگل دقیق ترین این ابزارهاست.  ممکن است روزی از همین روزها، به کمک هوش مصنوعی، مترجم‌هایی به کمک انسان‌ها بیایند که بسیار سریع‌تر و دقیق‌تر از انسان‌ها، ترجمه را انجام دهند؛ اما تا قبل از این اتفاق، به مترجم‌های ماشینی اعتماد نکنید.
این مترجم‌ها بدون توجه به موضوع زمینه‌ای متن، اولین معنی هر کلمه را پیدا کرده و جایگزین می‌کنند. مترجم‌های ماشینی گاهاً ترتیب صفات، موصول‌ها و اصول دقیق جمله‌بندی را رعایت نمی‌کنند اما چون رایگان و سریع هستند، متاسفانه مورد استقبال شدید برخی از مترجمان مبتدی قرار گرفته اند. به جای مترجم ماشینی، یک دیکشنری در کنار دست خود داشته‌باشید و معانی مختلف هر کلمه را تجزیه‌وتحلیل کنید و بهترین و مناسب‌ترین معنی را در متن جایگذاری کنید.
مترجم مبتدی-4
13- ابتدای راه ، متن سخت قبول نکنید
با خودتان صادق باشید. قبول کنید که فعلاً یک مترجم مبتدی هستید و نمی‌توانید ترجمه‌های تخصصی انجام دهید. لازم است که دانش خود را در زمینه‌های زیادی ارتقا دهید. شما نیاز دارید لغت‌های بسیاری یاد بگیرید و در مورد موضوعات علمی مختلفی، اطلاعات حداقلی داشته‌باشید. بنابراین در ابتدای راه، با تقبل ترجمه‌های تخصصی، اعتبار خود را زیر سؤال نبرید؛ اگر از پس ترجمهٔ متن سخت و تخصصی برنیایید، اعتباری که می‌تواند بیشتر شود، از دست می‌رود.
از دیگر رو، با تقبل ترجمهٔ تخصصی و سخت، روحیهٔ خود را از دست می‌دهید. حتماً با خودتان فکر می‌کنید من از پس این ترجمه برنیامدم پس مترجم خوبی نیستم.
قبل از ورود به حوزهٔ جدید، حتماً چند مقاله و نمونه ترجمه از آن تخصص را مطالعه کنید تا علاوه بر کسب حداقل دانش زمینه‌ای در مورد آن، تا حدودی با لغات تخصصی موضوع متن مبدأ نیز آشنا شوید.
14- در صرف زمان خساست به خرج ندهید
شما به عنوان یک مترجم مبتدی، نیاز دارید متنی را که ترجمه کرده‌اید، بارها و بارها مطالعه کنید. هر جمله ای را که می‌نویسید، چندین بار از رو بخوانید. متن خود را از لحاظ دستور زبان فارسی، شیوایی بیان و امانت داری از متن مبدأ، بررسی کنید.
چنانچه سفارش ترجمهٔ فوری قبول کنید، استرس تحویل به موقع باعث می‌شود احتمال خطای شما افزایش یابد. شاید برایتان تمسخر آمیز باشد اما با واقع بینی قبول کنید که حداکثر 4 صفحه در روز، برای یک مترجم مبتدی کافی است.
مترجم مبتدی-اصلی
15- تجربه بر درآمد غالب است
در ابتدای راه، اینقدر به فکر پول و درآمد نباشید. مبلغ را کمی تعدیل کنید تا بتوانید با مشتریان بیشتری تعامل کنید. این کار، مزایای بسیاری برای شما دارد. اول آنکه می‌توانید با پذیرفتن ترجمه‌های بیشتر، تجربهٔ خود را افزایش دهید و در نتیجه، به علم ترجمهٔ خود بیفزایید. سپس آن که مشتریان بیشتری جذب می‌کنید که این کار از لحاظ اقتصادی نیز برای شما مفید است.

دقت کنید که تمام جوانب ترجمه را همزمان رعایت کنید
4- اصطلاحات را بشناسید
اصطلاحات، عبارت‌های عامیانه، ضرب‌المثل‌ها و استعاره‌های پرکاربرد زبان انگلیسی را بشناسید. اینگونه میتوانید معنی و مفهوم دقیق متن را درک کنید. گاهی نویسندهٔ متن مبدأ، از اصطلاح یا عبارت عامیانهٔ انگلیسی استفاده می‌کند تا بتواند مفهوم را هر چه بهتر منتقل کند. گاهی نیز ممکن است برای تشریح بهتر یک موضوع، استعاره‌ای پرکاربرد و شناخته شده را ذکر کند.
استفاده از اصطلاحات کمیاب، احتمال کمتری دارد؛ از اینرو دانستن تمام اصطلاحات و ضرب المثلهای زبان انگلیسی، برای شما، حیاتی نبوده و تنها شناخت پرکاربردترین آن‌ها، کافیست.
مترجم مبتدی-3
5-معنی متناسب با متن را پیدا کنید
همانطور که می دانید اکثر کلمات انگلیسی، دارای معانی متعددی هستند. دانستن این معانی، به حرفه ای شدن یک مترجم مبتدی کمک میکند.  گاهی، این معانی با هم در تناقضند. مثلا کلمهٔ oath که هر دو معنی  قسم” و فحش” را میدهد.
در برخی موارد نیز، معانی یک کلمه تاحدی به هم نزدیک است که انتخاب معنی درست و متناسب با متن، برای مترجم سخت و پیچیده می‌شود. اگر یک مترجم مبتدی هستید، نگران نباشید.  این مهارت با تمرین ترجمه، به آسانی حاصل می‌شود. به عبارت دیگر، انتخاب معنی درست و مقتضی متن، در ترجمه‌های بعدی آسانتر خواهد بود.
6- ساختار متن و گرامر را یاد بگیرید
اگر به قواعد زبان انگلیسی (گرامر) آشنا نیستید، لازم است به زودی مطالعات خود را در این زمینه شروع کنید. حتماً لازم است زمان افعال، قید، صفت، ترتیب صفات و موصولات و بسیاری قواعد مهم دیگر را بلد باشید تا بتوانید ترجمه‌ای دقیق را انجام دهید. بدون شک اگر در تشخیص هرکدام ناموفق باشید، مطمئن باشید ترجمهٔ شما حق مطلب را ادا نخواهد کرد.
7- اشکالات متن را تصحیح کنید
به هر دلیلی ممکن است متن مبدأ، دارای مشکلات ساختاری یا قواعد گرامری باشد. سعی کنید در حد امکان، آن مشکلات را برطرف کنید. می‌توانید مشکلات فوق را به همراه یادداشتی در متن مقصد، به مشتری تحویل دهید. اما مطمئن باشید که تصحیح اشکالات ساختاری، به ارزش کار شما در سطح یک  مترجم مبتدی، می‌افزاید.
8- لحن متن را رعایت کنید.
مسلماً لحن یک متن علمی با لحن یک متن داستانی تفاوت دارد. میزان رسمیت متون مختلف را در نظر بگیرید و در متن مقصد رعایت کنید. رعایت این نکته حتی برای یک مترجم مبتدی، سخت نیست اما از اهمیت زیادی برخوردار است.
9- دایره واژگان خود را گسترش دهید
با مطالعهٔ کتاب‌های آموزش لغات، دایرهٔ واژگان خود را گسترش دهید. اگر واژگان بیشتری یاد نگیرید، همیشه یک مترجم مبتدی خواهید ماند. کتاب‌هایی از مانند 504 واژهٔ ضروری، واژگان تافل، 400 واژه و 1100 واژه، به ترتیب می‌توانند منابع خوبی برای گسترش دایرهٔ واژگان محسوب شوند.

چگونه یک مترجم مبتدی، حرفه ای میشود؟ همه‌ی‌ما می‌دانیم ترجمه، دارای فنون و قواعد ثابتی است. بنابراین، هرکه آشنایی متوسطی با زبان انگلیسی داشته‌باشد، ااماً نمی‌تواند مترجم خوبی باشد.  یک مترجم حرفه‌ای به قواعد و اصول ترجمهٔ تخصصی مسلط است. یک مترجم خوب باید به دستور زبان‌های مبدأ و مقصد مسلط باشد. و همچنین، اصطلاحات زبان مبدأ، مبانی علمی موضوع متن و اصول حرفه‌ای ترجمه آگاهی نسبی داشته‌باشد.
مترجم مبتدی -1
مترجم حرفه‌ای، فردیست که یا تحصیلات آکادمیک مترجمی زبان انگلیسی داشته، یا در رشتهٔ تحصیلی خود، به درجه‌ای از دانش تخصصی رسیده است که قادر به ترجمهٔ تخصصی متون علمی رشتهٔ تحصیلی خود هست. دستهٔ اول مترجمان آکادمیک، و دسته دوم، مترجمان تجربی را تشکیل میدهند.
در هر دو صورت، چنانچه تمایل به کار ترجمه دارید، بدانید که در ابتدای راه هستید و آموزش‌ها و نکات بسیاری هست که باید آنها را فرا بگیرید.  در ادامهٔ این مطلب، به 15 مورد از مهمترین نکاتی که شما به عنوان یک مترجم مبتدی، نیاز دارید، اشاره شده است.
1- آغاز کار مترجم مبتدی
بدیهی‌ست که مترجم حرفه‌ای، روزی مترجم مبتدی بوده و با کسب دانش و تجربهٔ بیشتر، به مهارت‌های پیشرفتهٔ ترجمه، دست یافته‌است. چنانچه مترجم، تحصیلات دانشگاهی مرتبط با موضوع متن نداشته‌باشد، نسبت به اصطلاحات آن رشته ناآشنا خواهدبود؛ در نتیجه ترجمهٔ دقیق و درستی حاصل نخواهدشد. لذا توصیه می‌شود شما به عنوان یک مترجم مبتدی، ترجمه را از متون عمومی آغاز کنید و پس از کسب مهارت‌های لازم، اقدام به ترجمهٔ تخصصی نمایید.
2- مفهوم را به ترجمه ترجیح دهید
ممکن است قسمتی از متن انگلیسی، متشکل از جملات به هم پیوسته باشد اما در عین حال مفهوم ساده‌ای را بیان کند. شما می‌توانید به جای آنکه جملات را عیناً به فارسی ترجمه کنبد، مفهوم آن را بیان کنبد. در این صورت لازم است مفهوم متن انگلیسی را به صورت کاملاً درست و دقیق درک کنید. سپس آن را با جمله یا جملاتی ساده‌تر به زبان فارسی بیان کنید.
لازم به ذکر است رعایت اصل امانت در نقل قول مطالب، از مسئولیت‌های حرفه‌ای مترجمان است. به عبارت دیگر دقت کنید در خلال انتقال مفاهیم، تحریف اتفاق نیفتد. مسئولیت مترجم، انتقال مفهوم و منظور دقیق و درست متن انگلیسی است؛ بنابراین شما اجازه داربد  مفاهیم و مقاصد متن مبدأ را با جملات ساده‌ای از زبان فارسی به خواننده منقل کنید .
مترجم مبتدی-2
3- مراقب نکات پنهان متن باشید
آنچه در ترجمه و ساده نویسی متن مهم است، توجه به نکات پنهان متن انگلیسی است. دقت داشته‌باشید قسمت‌هایی که از نظر نویسنده، مهم‌تر بیان شده‌اند، در متن ترجمهٔ شما نیز مهم شمرده شوند. به عبارت دیگر موضوعی که از نظر نویسندهٔ متن مبدأ، مهم شمرده شده است، مورد توجه شما (مترجم) نیز باشد.

ساختار جمله

آلمانی هم مثل انگلیسی از ساختار فاعل-فعل-مفعول به عنوان ساختار یک جمله ساده و ابتدایی استفاده می کند. مثلا:

(.Ich will das. (I want that

متاسفانه، بعضی از حرف های ربط ساختار جمله را کاملا بهم می ریزند و جمله با فعل تمام می شود. بنابراین ساختار ساده جمله، نحوه مدیریت و کنترل کردن فعل های modal را یاد بگیرید. بعد از آن وقتی به ساختارهای عجیب و غریب و دیوانه کننده می رسید، یادتان باشد کدام فعل ها باعث این بی نظمی در ساختار جمله شده است.

به مثال زیر دقت کنید:

(.Ich bin müde, weil  ich krank bin. (I’m tired because I’m sick

می ببینید فعل bin (am) چطور در انتهای جمله آمده است؟ ترجمه تحت اللفظی و کلمه به کلمه این جمله می شود: I am tired, because I sick am”. در این حالت می توانید از یک حرف ربط دیگر استفاده کنید و به این ترتیب فعل ربطی دوم جابجا می شود:

(.Ich bin müde denn  ich bin krank. (I’m tired because I’m sick

با این روش bin دقیقا جایی که باید باشد قرار می گیرد.

قوانین کلی یادتان باشد و بعد مواردی را حفظ کنید که از این قانون پیروی نمی کنند. این کار خیلی راحت تر از این است که همه افعال و حرف های ربط و نحوه عملکرد آن ها در جمله را یاد بگیرید. اگر قانون کلی را درست و عمیق یاد بگیرید، کاری که بعدا باید بکنید این است که نخاله ها یا تخطی کنندگان را لیست کنید و یاد بگیرید.

افعال و صرف فعل  باقاعده

در این قسمت هم رویکردی مشابه ساختار جمله را استفاده کنید: مباحث ابتدایی و صرف فعل و قسمت سوم فعل را یاد بگیرید.

اگر می توانید مقدمات، به ویژه افعال با قاعده آلمانی را یاد بگیرید، شروع خوبی خواهید داشت و احتمال موفقیت شما از بقیه بیشتر است. بعد از آن، اگر به فعلی بی قاعده رسیدید، تنها کاری که باید بکنید این است که افعال عجیب و آن هایی را که با قوانین اصلی مغایر هستند حفظ کنید.

پسوندهای صفت ساز

از شباهت های بین پسوند حرف تعریف اسم معرفه و پسوندهای صفت ساز استفاده کنید.

همانطور که قبلا گفتیم، وقتی یک بار قوانین اساسی را یاد بگیرید، بعد از آن فقط کافی است مثال هایی را یاد بگیرید که از الگوهای عادی پیروی نمی کنند.

هر چیزی را با  تکنیک حفظ کنید

البته گفتن این که "همه مباحث آلمانی را حفظ کنید!" خیلی ساده است. اما واقعا چطور می شود این همه جنسیت برای اسم، پسوندهای صفت ساز و افعال بی قاعده را حفظ کرد؟ چند تکنیک وجود دارد که می توانید از آن ها کمک بگیرید.


فهرست درست کنید

می دانم همه شما مثل من نیستید، اما من عاشق لیست درست کردن هستم.

من خیلی دقیق هستم و همه کارهایی که انجام می دهم برنامه ریزی شده است، به همین دلیل وقتی می خواستم واژگان انگلیسی یاد بگیرم، از فلش کارت استفاده کردم تا در یادگیری به من کمک کند.

معنائی که می دانیم: مهمانی / معناهای جدید: حزب، شخص، طرف قرارداد یا معامله، طرف اختلاف

(record) – معناهائی که می دانیم: صفحه، سابقه، ضبط کردن / معانی جدید: بی سابقه، بیشترین، بالاترین

(right) – معناهائی می دانیم: راست، سمت راست، درست / معانی جدید: حق، بحق، حقدار

(power) – معنائی که می دانیم: قدرت، نیرو / معانی جدید: برق، اختیارات قانونی، کشور

(book) – معنائی که می دانیم: کتاب / معنای جدید: رزرو کردن بلیط یا جا برای قطار و سینما و غیره

(live) – معنائی که می دانیم: زندگی کردن، زنده ماندن، جان سالم بدر بردن / معنای جدید (با تلفظ لایو): زنده (مثل پخش زندۀ برنامۀ رادیو)

(to charge) – معناهائی که می دانیم: شارژ کردن، حساب کردن / معنای جدید: متهم کردن

گام پنجم:
در مرحلۀ جستجوی واژه های جدید و تحقیق در مورد معانی آنها و توجه به نقش و معنای جدید برخی واژه های آشنا و یادداشت کردن معنای جدید آنها، گاهی نیز به عبارتهائی برمی خوریم که ظاهراً از کلمات کاملا آشنائی تشکیل شده اند ولی همنشینی آنها به عنوان یک گروه یا عبارت خاص، معنای خاصی به آنها بخشیده است که با معانی خود آن واژه ها بسیار متفاوت است. به عنوان مثال، می دانیم که واژۀ (get) یعنی به دست آوردن، گرفتن، کسب کردن و غیره. اما در عبارتی مانند (get on the bus) این معنی ها به درد نمی خورد و کل عبارت یعنی: سوار اتوبوس شدن. به عنوان مثالی دیگر، می دانیم که (let) یعنی: اجازه دادن یا گذاشتن، (cat) یعنی: گربه، (out of) یعنی: بیرون از، به بیرون و (bag) یعنی: کیسه یا توبره. اما از همنشینی همین واژه ها، گروه یا عبارتی به وجود می آید که معنای آن با معنای تک تک واژه های تشکیل دهنده اش کاملا فرق می کند: (سّری را فاش کردن، لو دادن یک راز، در رفتن حرفی از دهن کسی از روی بی احتیاطی).

به اینگونه ساختارها در زبان فارسی، اصطلاحات و در زبان انگلیسی (idioms) می گویند. در مورد اصطلاحات، باید گفت که مترجم تازه کار و یا دانشجوی مترجمی اصولا با دو مشکل روبروست: نخست، تشخیص آنها در متن مبدأ و سپس، یافتن معادلهای صحیح برای آنها در زبان مقصد برای متن مقصد. لذا اگر اصطلاحی را از قبل یاد نگرفته و حفظ نکرده باشیم، تشخیص آن در یک جمله، پاراگراف یا متن یک گفتگو یا مقاله و سخنرانی تنها به بی ربط بودن معانی واژه های تشکیل دهندۀ آن بستگی خواهد داشت. مثلا اگر اعضای خانواده ای تصمیم گرفته اند پدر خانواده را با یک مهمانی و جشن اعلام نشده ای مثل جشن تولد غافلگیر کنند و مادر به بچه ها سفارش می کند: (Be careful not to let the cat out of the bag) که به طور تحت الفظی یعنی: (مواظب باشید نگذارید گربه از کیسه خارج شود)، با توجه به اینکه قبلا صحبتی از گربه و کیسه در کار نبوده است، مترجم باید به معانی تحت الفظی آن واژه های همنشین شک کرده و دست به گمانه زنی بزند. 


گام سوم:
بعد از مشخص کردن نهاد و گزاره، اگر پیام جمله بر اساس معنی هائی که می دانیم روشن باشد، ترجمۀ جمله را به زبان مقصد می نویسیم. ولی در مورد جمله های بلند و دارای واژه های زیاد، بد نیست با یک مرور سریع، نخست واژه های مهم و ناشناس و نیز واژه های همنشین آن را جداگانه در دفتری یادداشت نموده و یا در خود متن با قلم رنگی یا هر نوع روش علامتگذاری برجسته کنیم. واژه های همنشین (collocations) واژه هایی هستند که معمولا به صورت استاندارد در کنار هم قرار گرفته و باهم به کار می روند. مثلا عبارتهای نظیر (بستگی داشتن به)، (تنفر داشتن از)، (جلسه تشکیل دادن)، (به راه انداختن)، (سمینار برگزار کردن) یا (علی رغم اینکه)، (با توجه به این واقعیت که)، (هرچه زودتر بهتر) و غیره از واژه های همنشین تشکیل شده اند. همچنین باید ببینیم چه واژه ها و اصطلاحاتی به نظر جدید می آیند. آنگاه با استفاده از یک یا چند فرهنگ دو زبانه انگلیسی به فارسی یا فارسی به انگلیسی و یا فرهنگهای سایر زبانها – بسته به اینکه از چه زبانی به چه زبانی ترجمه می کنیم – معانی آن لغات و عبارتهای جدید را پیدا کرده و در جلو آنها یادداشت می کنیم. مانند:

ماهر، دارای مهارت، با تجربه، حرفه ای = Skilled

غیر ماهر، غیر حرفه ای، ناشی = Unskilled

آموزش ندیده، ناشی، تر تبیت نشده، کلاس نرفته، غیر ماهر = Untrained

مزایا، حقوق، پاداشها، فوائد = Benefits

منطقه، ناحیه، بخش، قسمت، محله، زمینه = Area

ویژه، مخصوص، خاص، معین، جداگانه = special

بستگی داشتن به = to depend on

تنفر داشتن از = to be disgusted by/With/at

جلسه تشکیل دادن = to hold a meeting

به راه انداختن = (to launch a project)

علیرغم اینکه = notwithstanding the fact that

با توجه به این واقعیت که = in view of the fact that

هر چه زودتر بهتر = The sooner the better

گام چهارم:
اغلب خواهیم دید، ترجمۀ جمله با معنی هایی که ما از قبل می دانیم، جور در نمی آید. بعضی ها حتی از اینکه معنای موجود در حافظۀ شان به درد ترجمۀ شان نمی خورد تعجب می کنند. در اینگونه موارد، بهتر است توجه داشته باشیم که آن لغت یا عبارت ممکن است معنا یا معانی دیگری نیز داشته باشد که ما از آن بی خبریم. به عنوان مثال، شاید قبلا یادگرفته باشیم که واژۀ (party) یعنی: مهمانی. اما همین واژه در عبارت (third party) یعنی: شخص و در عبارت (French Socialist Party) یعنی: حزب و در عبارت (the other party) یعنی: طرف. حتی ممکن است با چندین معنای کلمه ای قبلا آشنا شده باشیم ولی باز هم ببینیم که هیچ یک از آن معانی مشکل ترجمۀ ما را حل نمی کند. لذا فوراً باید نتیجه بگیریم که آن کلمه باید معنا یا معانی دیگری هم داشته باشد که ما از آن بی اطلاع هستیم و یا تا کنون به آن برنخورده ایم. مثلا می دانیم که واژۀ (record) یعنی: صفحۀ گرام یا گرامافون، پرونده، گذشته، سابقه، مدرک، ضبط کردن، صورتجلسه، نام نیک و غیره. حال آنکه، در ترجمۀ عبارت (record loss) این معانی فایده ای ندارند و لذا باید رفت به سراغ یک فرهنگ خوب و کامل تا معلوم شود که واژۀ (record) در نقش صفت هم به کار می رود و معنی آن می شود: بی سابقه، بیشترین، حداکثر. آنگاه خواهیم دیدی که ترجمۀ عبارت (record loss) می شود: خسارت بی سابقه، بیشترین ضرر، سنگین ترین زیانی که تا به حال وارد شده.


چنین پدیده ای نباید دانشجوی مترجمی را نگران کند. کافی است بدانیم که هر جمله ای اساساً از همان نهاد و گزاره تشکیل شده است و علت طولانی بودن جمله ها این است که یا اسمی را در قسمت نهاد یا گزاره با استفاده از یک یا چند صفت و حرف تعریف و غیره و نیز فعلی را در قسمت نهاد یا گزاره با استفاده از یک یا چند متمم و قید و مفعول توصیف کرده و گسترش داده اند. به عنوان مثال، جملۀ اول را به شکل زیر می توان گسترش داده به جمله ای طولانی تبدیل نمود:

All of the untrained and unskilled old workers living in this area work hard day and night without enjoying any of the special benefits offered to the skilled young workers from the city.l

یعنی: کلیۀ کارگران پیر آموزش ندیده و غیر ماهر ساکن در این منطقه شبانه روز سخت کار می کنند بدون اینکه از هیچیک از مزایای خاص ارائه شده به کارگران جوان و ماهر شهری برخوردار باشند.

همانگونه که می بینید، اساس جمله و پیام اصلی زیربنائی آن از همان دو کلمۀ (workers) و (work) تشکیل شده است. بقیۀ واژه ها چه به صورت تکی و چه به صورت گروهی یا عبارت (phrase)، در واقع نقش مکمل داشته و اطلاعات بیشتری دربارۀ نهاد و گزاره در اختیار ما قرار می دهند. در همین جملۀ اخیر، مرز بین نهاد و گزاره در واقع خود فعل است (work). پس در قسمت نهاد، همۀ کلمات قبل از (workers) و بعد از آن، نقش توصیف کننده را دارند و صفت محسوب می شوند. در قسمت گزاره نیز، همۀ واژه ها باهم نقش قید را برای فعل (work) ایفاء می کنند. مثلا واژۀ (hard) یک قید حالت، (day and night) قید زمان، و بقیۀ کلمات باز هم نقش قید حالت و چگونگی را برای فعل ایفاء می کنند. توضیحات بیشتر برای کسانی که معلومات گرامری شان کافی است، کسل کننده و غیر ضروری است. اما برای افرادی که معلومات گرامری شان ناکافی است، لازم است یادآوری شود که یک اسم یا صفت و قید همیشه هم به اندازۀ یک واژۀ تکی (single word) نیست و می تواند به شکل گروه یا عبارت (phrase) و حتی به شکل یک جمله واره یا شبه جمله (clause) باشد. به عنوان مثال، در جملۀ فوق، کلمات (all)، (untrained)، (unskilled)، (old)، (special)، (skilled) و (young) صفتهائی در مرتبۀ کلمه هستند. اما (living in this area)، (offered to the …) و(from the city) صفتهایی در مرتبۀ عبارت هستند. و یا (hard) قیدی است در مرتبۀ واژه، حال آنکه (day and night) و (without enjoying any of the …) قید هائی در مرتبۀ عبارت می باشند که همگی باهم فعل اصلی گزاره، یعنی (work) را توصیف می نمایند.


بنا براین، وقتی که با جملۀ (از آرژانتین می توان به سازمان ملل رفت) مواجه می شویم، می دانیم که حد اقل دو نوع پیام در این جملۀ فارسی نهفته است: پیام اول – می توانیم یا می توانید از کشور آرژانتین به سازمان ملل در نیویورک بروید و پیام دوم – می توانیم یا می توانید از میدان آرژانتین به دفتر سازمان ملل در خیابان قائم مقام فراهانی بروید. با کمی دقت، خواهید دید که پیام اول فقط به ساختار جمله و به معنای کلماتی بستگی دارد که جمله را تشکیل داده اند. اما درک پیام دوم تنها زمانی مقدور است که بدانیم گوینده و شنونده در تهران هستند یا در هر جای دنیا باشند راجع به تهران و امکان رفتن از میدان آرژانتین تهران به دفتر سازمان ملل واقع در خیابان قائم مقام فراهانی صحبت می کنند. نتیجه اینکه، مترجم برای پی بردن به پیام اول فقط باید ساختار گرامری آن را تجزیه و تحلیل کند و دانستن معنی لغات و رابطۀ دستوری بین آنها، نظیر فعل و فاعل، اسم و صفت، مسند و مسند الیه، مضاف و مضاف الیه و غیره برای ترجمه کافی خواهد بود. اما برای پی بردن به پیام دوم، علاوه بر تحلیل دستوری جمله (structural analysis) ، تحلیل کلامی آن نیز برای ترجمۀ دقیق ضرورت دارد. در انگلیسی به تحلیل کلام می گویند: (discourse analysis) و این یعنی مترجم باید ببیند گوینده و شنونده دقیقا چه کسانی هستند، کجا هستند، با هم چه نسبتی دارند، منظورشان از انتخاب این یا آن واژه، جمله یا اصطلاح بخصوص چیست و الی آخر. این اطلاعات در متن یک داستان، نمایشنامه، فیلم یا یک موقعیت اجتماعی مثل مهمانی و کلاس و غیره، اغلب خود به خود به دست می آید. لیکن از جمله ای که به صورت تافتۀ جدا بافته ای در خارج از متن اجتماعی (social context) قرار گرفته باشد نمی توان به چنین اطلاعاتی دست یافت.

گام دوم:
با در نظر گرفتن تفاوت بین پیام ظاهری و پیام ضمنی یا استعاری جملات، فرض کنیم که صرفا برای پی بردن به پیام ظاهری جمله می خواهیم ساختار آن را تحلیل کنیم. برای این کار، نخست باید جمله را به نهاد (subject) و گزاره (predicate) تقسیم کرد. نهاد چیزی یا کسی است که اطلاعاتی در باره اش اعلام می شود و گزاره همان اطلاعاتی است که در بارۀ نهاد اعلام می گردد. چه در فارسی و چه در انگلیسی، نهاد جمله به شکل یک اسم یا ضمیر و گزاره به شکل یک فعل ظاهر می شود. مثلا در دو جملۀ (Workers work) کارگران کار می کنند و (Airplanes fly) هواپیماها پرواز می کنند، کلمات (workers) و (airplanes) نهاد هستند و کلمات (work) و (fly) گزاره اند. این تقسیم بندی زمانی بسیار مهم است که با جمله ای بزرگ و طولانی، حتی به اندازۀ دو سه سطر یا بیشتر، مواجه شده باشیم. 


بعلاوه، اگر هر پیامی را یک رمز در نظر بگیریم و حروف و صداهای هر زبان و گرامر آنها را کلید آن رمز به حساب آوریم، استخراج معنا از یک واژه یا جملۀ زبان مبدأ را رمزگشائی (decoding) و بیان همان معنا به کمک واژه یا جمله ای در زبان مقصد را رمزگذاری (encoding) می گویند. این بخش از فرایند ترجمه نه تنها دانش زبانی مترجم و شناخت او از ساختارها و معنی شناسی و کاربردشناسی هر دو زبان مبدأ و مقصد را طلب می کند، بلکه اطلاعات عمومی و تخصّصی او، قوۀ ادراک و شناخت او ازجهان و آگاهی او از انواع جنبه های تعامل ارتباطی بین انسانها نظیر سن، جنسیّت، نژاد، مذهب، نسبت، شغل، موقعیت زمانی و مکانی و غیره را نیز شامل می گردد. ولی بخش مکانیکی فرایند ترجمه عبارت از فعالیتهایی مانند خواندن، نوشتن، رجوع کردن به منابع مختلف، مرور کردن، تجدیدنظر کردن، اصلاح کردن، جابجا کردن، انتخاب کردن، حذف کردن، تایپ کردن و غیره است که اغلب همزمان و به موازات فرایند ذهنی ترجمه صورت می گیرد. مترجم درانتهای فرایند ترجمه به ساختاری از زبان مقصد دست می یابد که به آن می گویند: معادل (equivalent). منظور از معادل در واقع همان کلمه، عبارت یا جمله ای در زبان مقصد است که می تواند معنا و مفهوم کلمه، عبارت یا جملۀ مبدأ، یعنی منظور یا پیام گویندۀ زبان مبدأ را برساند. مثلاً اگر گوینده یا نویسندۀ انگلیسی گفته باشد: (It doesn’t matter) و مترجم در ترجمۀ همین جمله به فارسی نوشته باشد: (مهم نیست)، چون (مهم نیست) دقیقا منظور گویندۀ انگلیسی را می رساند، پس یک معادل درست و قابل قبول برای جملۀ انگلیسی محسوب می شود. معادل در سطح مقاله، کتاب، مجله یا بروشور را نسخه (version) می نامند، مانند نسخۀ روسی یا آلمانی کتاب (پیرمرد و دریا)، نوشتۀ ارنست همینگوی، که نسخۀ اصلی آن به زبان انگلیسی است و یا نسخۀ فارسی، چینی، یا پرتقالی داستان (شرطبندی)، نوشتۀ آنتون چخوف، که نسخۀ اصلی اش روسی است.

اکنون تصویر کلی فرایند ترجمه را به اجزاء کوچکتری تقسیم می کنیم و با بررسی یک یک آنها در واقع روش اصولی ترجمه را به شکل یک اسلوب یا دستورالعمل ساده و شفاف تمرین کرده و یاد می گیریم.

گام اول:
متنی را که می خواهیم ترجمه کنیم متن مبدأ (ST) می گویند. چنین متنی ممکن است کتبی یا شفاهی باشد و ممکن است صرفاً از یک واژه یا یک عبارت کوتاه تشکیل شده باشد و یا به اندازۀ یک جمله، یک پاراگراف، مقالۀ چند صفه ای و یا یک کتاب چند جلدی باشد. جمله مناسب ترین واحد ساختاری در بحث مقدماتی ترجمه است زیرا، برخلاف واژه و عبارت، دارای نهاد و گزاره و پیام (message) مشخصی است. بررسی ترجمه بر مبنای جمله در مواقعی کافی نیست که مفهوم پیام آن به جملات قبلی و بعدی و به عناصر غیر زبانی مانند موقعیت مکانی و زمانی، رابطۀ بین گوینده و مخاطب، پوشیده بودن نیت اصلی یا در لفافه بودن منظور اصلی گوینده و استعاری یا ضمنی بودن معانی بستگی داشته باشد. 


کار ترجمه شیرین است. ولی این به میزان علاقمندی، وسعت دانش، مهارت، سرعت عمل و موفقیت مترجم بستگی دارد. چرا که اگر مترجم (مترجم تازه کار) از یک روش اصولی استفاده نکند، به پیچ و خمهای کار واقف نباشد، از امکانات یا ضعفهای خود بی اطلاع باشد، بدون تردید از راه نرسیده دچار سردرگمی و خستگی شده و چون از پیشرفت کار ناراضی و نسبت به پایان آن نومید است، دیر یا زود از کار ترجمه منزجرمی شود. این درست مثل آن است که از کسی خواسته شود بدون دانش آشپزی و ابزارها و لوازم آشپزی، غذا درست کند! لذا بدیهی است که آشنائی با یک رشته اصول منطقی و آگاهی از جنبه های مختلف کار، چه از لحاظ علمی و نظری و چه از لحاظ عملی، باعث پیدایش و افزایش اعتماد به نفس و امیدواری در مترجم شده و او را در راهی که قدم نهاده است خوشبین تر، مصمّم تر و راسخ تر می کند.

با اصول و روش ترجمه در زبان انگلیسی آشنا شوید!

لازم به یادآوری است که ترجمه، به عنوان یک علم، بخشی از زبان شناسی کاربردی (Applied Linguistics) است و بررسی کامل تئوریهای ترجمه به معنای ورود به بحثهای مفصّل و گسترده ای در زبان شناسی عمومی، زبان شناسی تطبیقی، جامعه شناسی زبان، روان شناسی زبان، علم بیان، علم تحلیل کلام و حتی علم مردم شناسی، فلسفه، منطق، روان شناسی و روان پزشکی عصبی، روان شناسی سیبرنتیک و غیره است که دربارۀ هر یک از آنها هزاران تحقیق صورت گرفته و هزاران کتاب یا مقاله نگاشته شده است. لذا پرداختن به جزئیات بیشتر در این زمینه ها و حتی طرح تمامی درسهای مربوط به دستور زبان فارسی یا انگلیسی از گنجایش این مقال خارج است. در اینجا هدف نگارنده صرفاً این است که عملیات ترجمه را گام به گام و مرحله به مرحله به مترجم نوآموز نشان دهد تا او را با خلاصه ای از تصویر عوامل عینی و ذهنی و فعالیتهای فکری و عملی دخیل در فرایند ترجمه آشنا کند.

مقدمه:
ترجمه به عنوان یک فرایند (process)، مخلوطی از فعالیتهای ذهنی و مکانیکی را در بر می گیرد. منظور از فعالیتهای ذهنی همۀ آن فعل و انفعالاتی است که در مغز و روان مترجم صورت می گیرد و طی آن، معنا و مفهوم یا پیام یک واژه، عبارت یا جمله ای از یک زبان استخراج شده و به واژه، عبارت یا جمله ای در زبان دیگر سوار می شود. در این حالت، زبان اول را زبان مبدأ (source language) یا (SL) و زبان بعدی را زبان مقصد (target language) یا (TL) می گویند. به همین ترتیب، متن مبدأ به معنای متنی است که می خواهیم ترجمه کنیم و متن مقصد یعنی حاصل آن ترجمه، که به زبان مقصد نوشته شده است. 


عیّن الخطأ للترجمة :
الف) لا تجْعَلْ للباطلِ عَلَی عَمَلی دلیلاً = برای باطل راهنمایی برکارم قرارمده .
ب) لا تَکُنْ حریصاً لِنیل ما ترغبُ إلیه نفسُکَ = برای رسیدن به آنچه میل داری حریص مباش.
ج) لاتَرْضَ بالذُّلِ = به ذلت وخواری راضی نمی باشی
د) لا تَخَفْ مِنَ الموتِ = ازمرگ نترس.
لای نفی جنس:
درترجمه لا » نفی جنس ازکلمه هیچ » استفاده میشود. مانند:   لاتلمیذَ فی الصّفِ »       ( هیچ دانش آموزی درکلاس نیست) لا بَلیّةَ أعظَمُ مِن الحَسَدِ»(هیچ بلایی بزرگترازحسد نیست)  لا لباسَ أجمَلُ مِنَ العافیةِ» ( هیچ لباسی زیباتراز تندرستی نیست ) .
- عیّن الخطأ للترجمة :
الف) لا أَثَرَ فیه للماء = هیچ اثری ازآب درآن نیست .
ب) لا جَمالَ للانسانِ کَجمالِ الادبِ = هیچ زیبایی برای انسان چون زیبایی ادب نیست .
ج) لا سیفَ أقطَعُ مِنَ الحَقِّ = هیچ شمشیری برنده ترازحق نیست .
د) لاریبَ فیهِ = درآن شکی  نیست .
حرف جر علَی » :
عَلَی + ضمیر یا + اسم ؛ درترجمه به معنای امری لازم وضروری است » با عناوین            بر- باید – واجب است » بیان میشود مانند: عَلَی الشبابِ احترامُ الوالدین ( احترام به والدین برجوانان لازم است / برجوانان است احترام به والدین ) عَلَی + ک = عَلیکَ أنْ تَعتمدَ عَلَی نفسک » ( توباید به خودت اعتماد کنی )  عَلَینا الذهابُ إلَی المدرسةِ » ( رفتن به مدرسه برما لازم است)
عین الخطأ للترجمه:   عَلَینا أنْ نُؤمنَ  »                                                          الف)  برمااست که ایمان بیاوریم           ب) ما باید ایمان بیاوریم                            ج) واجب است ما ایمان بیاوریم            د) ما ایمان می آوریم
ترجمه افعال:
فعل ماضی
ماضی ساده مثبت:
بر زمان گذشته دلالت دارد مانند:  کَتَبَ ( نوشت) قالَ (گفت ) هَدی ( هدایت کرد) رَمَی (انداخت)
- عیّن الصحیح فی الترجمة :  
الف) هَلْ وَجَدْتَ طریقاَ أسهلَ لحلِّ هذه المشکلة = آیا برای حل این مشکل راه آسانتری می یابی
ب) أَسْقَطَ المقاتلونَ سبعَ طائراتٍ حربیّةٍ =   جنگجویان هفت هواپیمای جنگی را ساقط کردند.
ج) رأیتُم خمسَةَ معلمینَ = پنج معلم را دیدی
د) إشْتَرَتْ الطالبةُ مجلةً = دانش آموز مجله‌ای بخر.
ماضی ساده منفی:
فرمول :  ( ما+ فعل ماضی  یا  لم + فعل مضارع ) = ماضی منفی مانند: ما کَتَبَ ( ننوشت) یا  لَمْ یَکتبْ ( ننوشت ) ما قالَ ( نگفت)  لَمْ یَقُلْ ( نگفت).
- عین الخطأ للتعریب: فقراء وبینوایان امام را نشناختند مگر بعد ازوفاتش »
الف) ماعَرفَ الفقراءُ والمساکینُ الامامَ إلاّ بعدَ وفاتهِ                                                    ب) لَمْ یَعرفْ الفقراءُ والمساکینُ الامامَ إلاّ بعدَ وفاتهِ                                                 ج) الفقراءُ والمساکینُ لَمْ یَعْرفُوا الإمامَ  إلاّ بعدَ وفاتهِ                                                      د) الفقراءُ والمساکینُ لا یَعرفونَ الإمامَ إلاّ بعدَ وفاتهِ  
ماضی نقلی:
 فرمول:  قَدْ + فعل ماضی = ماضی نقلی مانند :  قَدْ ذَهَبَ ( رفته است) قَدْ قالَ ( گفته است)           قَدْ أکتُبُ ( نوشته‌ام)  قَدْ قُلْتُم ( گفته‌اید).
-  ماهُوَ الخطأ للترجمة :
الف) قدْ سَمعتُ خبرَ نجاحکَ = خبرموفقیت تورا شنیده‌ام    ب) قَدْ ذاقَ حلوَ الحیاةِ = شیرینی زندگی را چشیده بود .     ج) قَدْ رَمینا الحجرَ علَی الاعداءِ = بردشمنان سنگ پرتاب کرده بودیم 
د) قَدْ أَحْدَثَتْ قطراتُ الماءِ ثقباً فی الصخرةِ = قطره‌های آب سوراخی درصخره ایجاد کرده است.
ماضی بعید :
  فرمول:   کانَ + قَدْ + فعل ماضی = ماضی بعید مانند : کانَ قَدْ ذَهَبَ ( رفته بود) کانَ قَدْ قالَ     ( گفته بود) کُنتُ قَدْ قُلتُ ( گفته بودم) کُنتُم قَدْ قُلتُم ( گفته بودید) کانوا قَدْ ضَربُوا ( زده بودند).
-  عیّن الخطأ للترجمة :
الف) کانَ المسلمونَ قَدْ بَلَغُوا منزلَةً رفیعةً فی العلومِ = دانشمندان به جایگاه بلندی درعلوم رسیده بودند.
ب) کانَ أبوذر الغفاری قَدْ قالُ الحقَّ = ابوذزغفاری حق را گفته بود .
ج) کانَ الاستعمارُ قَدْ سَرَقَ ثرواتِ المسلمینَ = استعمار ثروتهای مسلمانان را به سرقت می برد.
د) کنتُ قَدْ ذَهَبتُ إلَی المدرسة أمسِ = دیروز به مدرسه رفته بودم .
ماضی استمراری:
 فرمول :  کانَ + فعل مضارع = ماضی استمراری مانند: کانَ یَذهَبُ ( می رفت) کانَ یَقولُ         ( می گفت)  کُنتُ اَقُولُ ( می گفتم) کُنتَ تَضربُ ( می زدی) کانوا یقولونَ ( می گفتند).

عین الخطأ للترجمة:  

الف) لَنْ تَعیشَ فی راحةٍ : هرگزدرراحتی زندگی نمی کنی .

ب) لَنْ تَبلُغَ الآمالَ الکبیرةَ : هرگزبه آرزوهای بزرگ نخواهی رسید.

ج) لَنْ تَقُولوا الکذبَ : دروغ نخواهید گفت .                                                         د) لَنْ یَکْتُبْنَ دروسَهُنَّ : درسهایشان را نخواهند نوشت.

حرف لام امرغایب لـِ »:

 درترجمه آن ازکلمه باید »استفاده میشود مانند: لِنَعْلَمْ » ( باید بدانیم ) لِیَقُلْ »( باید بگوید) لِیَضربوا » ( باید بزنند) لِأَکْتُبْ » ( باید بنویسم ).

لِیَعبُدُوا رَبَّ هذا البیتِ »( باید صاحب این خانه را عبادت کنند).

عین الخطأ :

 الف) لِنُواصلْ جهادَنا : ما باید به مبارزه خود ادامه دهیم .                                             ب)  لِیَعِشْ کالنّسرِ فوقَ الجبالِ: باید همچون عقاب دربالای کوهها زندگی کند .                         ج) لِیَرمِ الکُرّةَ : توپ را باید بیاندازد.

د) لِنُساعدْ المساکینَ : ما به بیچارگان کمک می کنیم . 

حرف لَمْ »:

لَمْ » برسر مضارع می آید وآن را مجزوم میکند که به آن فعل جحد میگویند ومعنا را به ماضی منفی تبدیل میکند مانند: لَمْ یَذهبْ ( نرفت) دقیقاً ازلحاظ معنا مانند ماذَهبَ » است .          ما ذَهَبَ نرفت = لَمْ یذهبْ نرفت » لَمْ تَقُلْ نگفتی = ما قُلْتَ نگفتی » . لَمْ یکتُبُوا ننوشتند »    ما کَتَبوا ننوشتند » .

- ما هو الخطأ :

الف) لَمْ تَعلمْ : ندانستی    ب) ما عَلِمْتَ : ندانستی        ج) لَمْ یَبْکِ : گریه نمی کند                    د) ما بَکَی : گریه نکرد.

- عین الصحیح للتعریب : ثروتمندان به فقیران اجازه ندادند»

الف) الاغنیاءُ لَمْ یَسْمَحُوا للفقراء          ب) الاغنیاءُ لَنْ یَسمَحوا للفقراءِ

ج) الاغنیاءُ لا یَسمحونَ للفقراء            د) الاغنیاءُ لما یَسمحوا للفقراء

 

حرف لَمّا »:

هرگاه قبل ازفعل ماضی بیاید اسم است به معنای هنگامی که / زمانی که مانند: لَمّا ذَهبَ          ( هنگامی که رفت) لَمّا قالَ ( هنگامی که گفت )  لَمّا ضربتُم ( هنگامی که زدید) . لَمّا هرگاه قبل

 ازفعل مضارع بیاید حرف جزم است ومعنی مضارع را به نقلی منفی تبدیل می کند مانند:         لَمّا یذهبْ ( هنوز نرفته است) لَمّا تقُلْ ( هنوز نگفته‌ای ) لَمّا تضربوا (هنوز نزده اید).

 

- عین الخطأ للترجمة:    

الف) لَما أسلَمتُم = زمانی که مسلمان شدید .      ب) لَما تَتلُ = هنوز تلاوت نکرده‌ای

ج) لَما تَلَوْتَ القرآنَ = قرآن تلاوت نکرده‌ای      د) لَما یُسلموا = هنوز مسلمان نشده‌اند

- عین الصحیح للتعریب: زمانی که بهلول سخن را شنید خندید»

الف) لَما یسمعْ بهلولُ الکلامَ إبتَسمَ             ب) لَما سَمِعَ بهلولُ الکلامَ  یبتسمُ                             ج) لَما یَسمعُ بهلولُ الکلامَ  إبتَسَمَ              د) لَما سَمِعَ بهلولُ الکلامَ  إبتَسَمَ

حرف ل»:

لـ  + ضمیر یا اسم به معنی دارد است مانند: لَکَ کتابٌ ( کتابی داری) لِمحمدٍ قلمٌ ( محمد قلمی دارد) لی صدیقٌ ( دوستی دارم) لکم آمالٌ = آرزوهایی دارید.

کان + ل+ ضمیر یا اسم به معنی داشتن است مانند: کانَ لکَ کتابٌ ( کتابی داشتی) کانَ لِمحمدٍ قلمٌ ( محمد قلمی داشت) کانَ لی صدیقٌ ( دوستی داشتم) .

 

- ما هُوَ الخطأ للترجمة :

الف) للنباتاتِ فوائدُ عدیدةٌ = گیاهان فایده های زیادی دارند.

ب) کانَ لِرجلٍ بستانٌ = مردی باغی داشت .

ج)  لِی کتبٌ مفیدةٌ = کتابهای مفیدی برای من هست .

د) کانَ لکم اصدقاءُ اوفیاءُ = دوستان وفاداری داشتید.

لانهی: ( لا )

لا نهی»  باید برسرصیغه های مخاطب بیاید  دراین صورت معنی فعل را به امر منفی تبدیل می کند مانند: لاتَذهَبْ (نرو) لاتَشرِبْ(ننوش) لاتَقُلْ( نگو) لاتضربوا ( نزنید). ولی بعضی مواقع برسرفعل غایب ومتکلم می آید که درترجمه آن ازکلمه نباید» استفاده می کنیم مانند لایَذهَبْ           ( نباید برود) لایقُلْ(نباید بگوید) لاأذهَبْ ( نباید بروم).


پیشگفتار

تعریف ترجمه: باید دانست که ترجمه تنها بر گردادن الفاظ یا احیانا نقش های دستوری از زبانی به زبان دیگر نیست هدف اساسی در هر ترجمه رساندن پیام و محتوی یا منظور متن مبدا است. برای ترجمه تعاریف بسیاری مطرح شده است که هر کدام در جای خود درست ومفید می باشد واز میان تعاریفی که زبان شناسان برای ترجمه ارائه کرده اند به نمونه ذیل اشاره می شود : (ترجمه عبارت است از بر گرداند ن مفاهیم چه نوشته وچه گفته از یک زبان که زبان مبدا نامیده می شود به زبان دیگر که زبان مقصد خوانده          می شود به طوری که متن ترجمه شده همان تاثیری را که در زبان مبدا دارد در زبان مقصد نیز داشته باشد).ترجمه جریانی است میان دو زبان، در این جریان مترجم همواره دو اصل را در مد نظر میگیرد، یکی زبان مبدأ و دیگری زبان مقصد. کارشناسان دو نوع ترجمه را شناسایی و مطرح کرده اند:

1- ترجمه ی ارتباطی(communicative)  که همان ترجمه ی آزاد یا روان است. ترجمه ارتباطی راحت تر خوانده میشود و باید با متن اصلی وزبان مبدأ همخوانی وتناسب داشته باشد.

2- ترجمه ی معنایی ( (semantic که همان ترجمه ی تحت اللفظی یا (word for word) است. درترجمه ی تحت الفظی  کلمه به کلمه و خط به خط از زبانی به زبان دیگر برگردانده میشود. در ترجمه تحت اللفظی، مترجم معنی متن را به بیان دیگر باز میگوید اما تغییری در آن ایجاد نمیکند. ترجمه های تحت اللفظی به ندرت روان و خوشایند هستند.

مواردی که مترجم باید آنها را بداند ورعایت کند:

1- آشنائی با موضوع مورد ترجمه.

2- رعایت امانت وپرهیز از هرگونه دخل وتصرف .

3  -  استفاده از واژگان مانوس در ترجمه .

4- استفاده از فرهنگ لغت های مناسب.

 5 – آشنائی با اصطلاحات واسلوب های کاربردی  زبان مبدا ( عربی) و زبان مقصد (فارسی) .

6-  متن خوانی وحفظ لغات مشکل و جدید .

 

نکاتی که در ترجمه باید مورد توجه قرارگیرد:

1-    تشخیص فعل / صیغه/ وزمان آن.

2-     توجه به ضمایر وترجمه آنها.

3-     تشخیص فاعل ومفعول.

4-     توجه به معلوم ومجهول بودن افعال.

5-     دقت در تشخیص مثبت ومنفی بودن جمله.

6-     تشخیص فعل لازم از متعدی ( ناگذر ازگذر).

7-    توجه به ترکیبهای وصفی واضافی مخصوصاً زمانی که اسمی هم صفت دارد وهم مضاف الیه.

 

نکته مهم:

         مترجم باید بداند که بیشترترجمه ها مبتنی برقواعد میباشند لذا لازم است مواردی که درذیل آمده است با دقت تمام به خاطر بسپارد ودرحلّ تست ها ازآنها کمک گیرد.  لازم به ذکراست ، هرقاعده همراه یک نمونه تست کنکوری بیان شده است .

 

 

ترجمه حروف:

حرف قَدْ »:

قَدْ + فعل مضارع به معنای شاید / گاهی مانند: قَدْ یذهبُ ( گاهی میرود) قَدْ تَقُولُ ( گاهی میگویی ) . قَدْ + فعل ماضی برای تاکید است  که معمولاً معنی را به ماضی نقلی تبدیل میکند مانند: قَدْ کتَبَ ( نوشته‌است)  قَدْ قالَ ( گفته است)  قَدْ قُلْتُم ( گفته‌اید)

عیّن الخطأ للترجمة :

الف) قَدْ تَزَیّنَت الارضُ فی الربیع = زمین دربهارآراسته است .

ب) قَدْ شَعَرَ بأنَّ شَعْبَهُ یُعانی الکسالةَ = او احساس کرده‌است که ملتش ازتنبلی رنج می برند.

ج) قَدْ تَقولون کلامَ الحقَّ =  گاهی سخن حق می گویید.

د) قَدْ أَثْبَتَت الاکتشافاتُ الجدیدةُ =  اکتشافات جدید کشف نمود.

حرف لَنْ» :

    حرف لَنْ » جز حروف ناصبه است ومعنی فعل را به آینده منفی تبدیل میکند مانند:             لَنْ یَذهبَ ( نخواهد رفت) لَنْ أَقُولَ ( نخواهم گفت) لَنْ تضربُوا ( نخواهید زد) بعضی مواقع درترجمه آن از کلمه هرگز» استفاده میشود مانند: لَنْ تَذهَبَ ( هرگزنخواهی رفت) .


أنتَ اَفضلُ التلامیذِ : تو برترین ، دانش آموز هستی .

عَدا = بجز ، مگر ذَهَب القومُ عَدا جعفرٍ : همه مردم بجز جعفر رفتند .

فی = در ، با عبدالله فی الدار : عبدالله در خانه است – جاء فی القوم : با مردم آمد .

عَن= از سأرحَل عَن بِلادٍ أنتَ فیها : از شهرهایی که تو در آنهایی سفر نخواهیم کرد .

علی = بر ، روی ، بالا حُمِلَ علی الدابَّه : بر چهار پا حمل شد .

حَتی = تا أکلتُ السمکهَ حتی رأسها : ماهی را تا سرش خوردم .

▪ نکته ۸

فعل مضارع منصوب اگر همراه حتی بیاید بصورت مضارع التزامی ترجمه می شود ؛ مثال :

نَصعَدُ الجبالَ حَتی نَبلغ القمّهَ : از کوه بالا می رویم تا به قله برسیم

اِلی = تا ، به ، سوی –مثال : دَرَسَ الی السماءِ : تا شب درس خواند – سار الی البیت : به خانه رفت .

● معانی حروف عطف و نکات پیرامون آنها

ثُمَ – وَ- فـ = پس ، سپس – مثال : قام سعیدٌ و جعفرٌ : سعید و جعفر ایستادند.

اَم = یا مثال : أقریبٌ اَم بعیدٌ : آیا دور است یا نزدیک

اَو = یا مثال : نحن أو أنتم علی الحقِّ : حق با ما یا شماست – جالِس العلماءُ اَو اهَاد : با اهل علم یا پارسایان همنشینی کن

بَل = بلکه (عمدتا قسمت اول جمله قبل از بل منفی ترجمه می شود ) مثال : ذهب محمدٌ بل سعیدٌ : محمد نرفت بلکه سعید رفت .

لا= نه – مثال : ضَرَبَ احمدُ لا مرتضی : احمد زد مرتضی نزد .

▪ نکته ۱

لای نفی جنس به معنای هیچ نیست » ترجمه می شود . مثال : لارَجُلَ فی الدارِ : هیچ مردی در خانه نیست .

▪ نکته ۲

گاهی لا حرف جواب است به معنای خیر ، نه مثال : أقام سعید ؟ آیا سعید برخاست ؟ در پاسخ می گویند : لا : خیر

▪ نکته ۳

دقت شود که اگر در ترجمه ی یک متن فارسی به عربی حرف عطف وجود داشت باید کلمه معطوف علیه در حرکت و کاربرد ضمایر تبعیت کند . مثال برای اینکه استقلال و آزادگی خود را حفظ کنیم باید در مقابل انحرافات ایستادگی کنیم .

یجب أن نَقِفَ اَمام الانحرافاتِ لکی نحتفظ باستقلالنا و حریتنا .

▪ نکته ۴

لا ی نفی یا نافیه منفی بر سر مضارع قرار می گیرد و بر انجام نشدن کار یا حالتی درزمان حال و آینده دلالت می کند و غیر عامل است . مثال : لایَجلِسُ محمدُ: محمد نمی نشیند .

▪ نکته ۵

لا ی نهی یا ناهیه بر سر فعل مضارع می آید و در ترجمه آن از واژه ی نباید استفاده می شود به عبارت دیگر فعل مضارع را به مضارع التزامی منفی تبدیل می کند . البته می توان در ترجمه لفظ باید را به کار نبرد اما حتما فعل جمله باید به صورت منفی ترجمه شود .

لایَجلِسُ سعیدٌ: سعید نباید بنشیند . لایَجلِس سعیدٌ : سعید باید ننشیند .

لا اَذهب : نباید بروم ، باید نروم

توجه داشته باشید اگر قبل از حرف لا ، حرف ناصبه فعل مضارع قرار بگیرد لای حرف نافیه و فعل مضارع منصوب است مثال :

اِجتَهَد حَتی لا تَسخرَ : تلاش کن تا زیان نبینی .


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین جستجو ها